چالش پیدا کردن همتیمی
یکی از معمولترین چالشهایی که کارآفرینان در ابتدای مسیر خود با آن روبرو هستند، داشتن هم تیمی و تیم سازی است. در اکثر تماسهایی که با ما گرفته میشود، این موضوع مطرح میشود که آیا ما در پیدا کردن هم تیمی میتوانیم کمک کنیم؟ متاسفانه جواب ما همیشه خیر است. قبل از اینکه به توضیح بدهیم چرا ما نمیتوانیم در پیدا کردن تیم به کارآفرین و استارتاپ کمک کنیم و اینکه چطور میتوان هم تیمی مناسب پیدا کرد، باید به این موضوع بپردازیم که اهمیت و کارکرد تیم در کارآفرینی چیست.
آیا ما حتما به تیم نیاز داریم؟
در مورد مسیر توسعه استارتاپی قبلا صحبت کردیم و توضیح دادیم که یک استارتاپ سفر خود را از درهای به نام “دره مرگ” شروع میکند (مقالهی جذب سرمایه استارتاپها و مراحل آن را در اینجا بخوانید). در دره مرگ استارتاپ یا هیچ درآمدی ندارد یا درآمدش ناچیز است و هر گونه هزینه، استارتاپ را بیشتر و بیشتر در این دره فرو میبرد. این دره تا چند ماه و حتی در بعضی موارد تا چند سال ادامه دارد و راه زنده ماندن در آن در اکثر موارد جذب سرمایه است. سرمایهگذاران معمولا از ابتدا روی ایده سرمایهگذاری نمیکنند؛ استارتاپ باید بخش قابل توجهی از این دره را خود به تنهایی طی کند. از این رو حداقل نگه داشتن هزینهها برای بقای استارتاپ در مراحل اولیه حیات آن الزامی است.
استخدام نیرو یا برونسپاری بخشی از کار در این مرحله سرعت از دست رفتن پول (Burn Rate) استارتاپ را به شدت افزایش میدهد و مرگ آن را نزدیک و نزدیکتر میکند. ممکن است شما بتوانید از شتابدهندهها مبلغی سرمایه اولیه دریافت کنید؛ اما به هرحال همیشه نگرانی باقی ماندن پول تا زمان جذب سرمایه بعدی وجود دارد(برای آشنایی با نقش شتابدهنده، مقالهی اکوسیستم استارتاپی، استارتاپ و نقش شتابدهنده را بخوانید). البته برونسپاری محصول استارتاپ به شرکتهای نرمافزاری مشکل جدیدی را نیز ایجاد میکند و آن هم نیاز استارتاپ به چابکی و انعطاف پذیریست. احتمال این موضوع ناچیز است که اولین نسخه محصولتان با بازار کاملا منطبق باشد. شما مدام نیاز به اصلاح و تغییر و توسعه محصول دارید و در بسیاری از موارد این کار لازم است بسیار سریع صورت گیرد؛ این انعطافپذیری برای شرکتهای نرمافزاری معمولا ممکن نیست. تجربه ما به ما میگوید تیم استارتاپی با شرکت نرمافزاری به مشکلات عدیدهای میخورد. البته این موضوع که محصول شما دست شرکت دیگری باشد خود موضوعی بالذات مسالهساز است و تحویل گرفتن و ادامه دادن نرمافزار نیز مشکلات خاص خود را خواهد داشت.
برای جلوگیری از مشکلات فوق تیم استارتاپی لازم است بتواند تمامی کارهای اصلی خود، شامل تولید محصول و مارکتینگ (شناخت مشتری و جذب آن) را تا عبور از این مرحله، خود انجام دهد. حال سوال اینجاست که آیا یک نفر به تنهایی میتواند این کارها را انجام دهد و نیازی به تیم نداشته باشد؟ جواب بر خلاف باور عمومی، بله است. اما قابل تصور است که مسیر از هر لحاظ بسیار سختتر خواهد بود؛ نه تنها انجام کارها کندتر و فشار بر موسس بسیار زیاد است، بلکه راضی کردن و جذب اعتماد سرمایهگذاران نیز به مراتب سختتر خواهد بود. با این حال تحقیقات نشان میدهد شانس موفقیت پیشبرد تنهایی استارتاپ از داشتن همتیمی نامناسب، به مراتب بیشتر است.
افراد فنی توانایی تولید محصول را ممکن است داشته باشند اما سر و کله زدن با مشتری و سرمایهگذاران احتمالا برای آنها بسیار طاقت فرسا خواهد بود؛ افراد غیر فنی هم در توسعه محصول خود به مشکل بر میخورند. البته این افراد ممکن است برای شروع نیاز به محصول بسیار پیچیدهای از لحاظ فنی نداشته باشند و با ابزارهای موجود در بازار بتوانند کار خود را شروع کنند و تا جایی پیش ببرند.
همیشه داشتن دوستان مرتبط در راحتتر کردن مسیر به شدت موثر است. در هر صورت توصیه میشود قبل از ورود به یک صنعت یا تصمیمگیری برای شروع یک کسب وکار، به تناسب تواناییهای خود با کاری که میخواهید انجام دهید دقت کنید.
همتیمی مناسب، چه کسی است؟
تاسیس یک استارتاپ، فعالیتی طولانی مدت است. شاید لازم باشد ۵ الی ۱۰ سال فعالیت فشرده داشته باشید تا بتوانید خارج شوید و یا به یک شرکت جا افتاده و بالغ تبدیل شوید. در طول این مدت شاید روزی ۱۲ الی ۱۶ ساعت با همتیمیهای خود در ارتباط باشید و در این مدت همتیمیهای شما موجوداتی خواهند بود که بیش از همه میبینیدشان؛ حتی بیشتر از خانوادهتان! در این مدت تیم شما تحت انواع فشارهای مالی و روانی خواهد بود و این شرایطیست که میتواند انواع مشکلات و اختلافات را بین اعضای تیم ایجاد کند. مشکلات کاری مانند اختلاف نظر در تصمیمات، احساس ناعدالتی در میزان کاری که توسط دیگران انجام میشود، سهم هر کس از شرکت، نارضایتی از خروجی کار یکدیگر و البته مشکلات شخصی مانند اختلاف در اخلاق و فرهنگ و رفتار و…
بروز انواع این مشکلات و فرسوده شدن انگیزه اعضای تیم در طول زمان به راحتی میتواند باعث فروپاشی تیم و شکست استارتاپ شود. ما تیمهایی را میبینیم که حتی با وجود اینکه موسسین آن سالها با هم دوست بودهاند، دعواهایی بینشان رخ میدهد که در جای دیگر نمیتوان دید و بعضا نتیجه آن نه تنها نابودی تیم، بلکه نابودی رفاقت چندین ساله است.
مشکلات و اختلافات درون تیمی در هر صورت اجتنابناپذیر خواهد بود. اما برای کاهش این اختلافات و البته افزایش احتمال جان سالم به در بردن استارتاپ از این شرایط، توصیههایی داریم که در زیر آمده است:
- شروع و ادامه دادن یک استارتاپ، انگیزه بالا و سطحی از دغدغه شخصی در مورد موضوع استارتاپ را طلب میکند. موقع تیم سازی از انگیزه همتیمیهای خود مطمئن شوید و ببینید آیا هدف آنها از ورود به استارتاپ، با هدف شما مطابقت دارد یا خیر.
- تمامی تصمیمات افراد به صورت ناخوداگاه در جهت تصویریست که از آینده دارند. مطمئن شوید تصویر شما و همتیمیهایتان از آینده کسب و کارتان یکی باشد.
- اکنون زمانیست که فرهنگ شرکت شما در حال شکلگیری است و حتما خواندهاید که فرهنگ، استراتژی را برای صبحانه میخورد! هر فردی که وارد تیم میشود، فرهنگ خود را با خود میآورد و اگر به این موضوع دقت نکنید خیلی زود اوضاع از کنترل خارج میشود. اصلاح فرهنگی یک شرکت کاری بسیار سخت و زمانبر است. لازم است موقع تیم سازی به اخلاق و فرهنگ افرادی که وارد میشوند دقت کنید. تنوع فرهنگی در این مرحله به هیچ عنوان به نفع شما نیست.
- برخلاف تنوع فرهنگی، تنوع شخصیت به نفع شماست. هر فرد با توجه به شخصیتش برای کاری ساخته شده است. مطمئنا دوست ندارید کارهایی در کسبوکار شما باشد که هیچ کس برای آن ساخته نشده است.
- استارتاپ همیشه به شکل یک گروه کاملا مسطح باقی نمیماند و دیر یا زود در زمانی از طول عمر خود به یک شرکت تبدیل میشود. در آن زمان انتظار خواهید داشت که هر یک از شرکای تیم به مدیران ارشد آن شرکت تبدیل شوند. آیا فردی که به تیم وارد میشود مستعد این موضوع هست یا خیر؟
- و البته اگر شما از خودتان نپرسید، دیر یا زود سرمایهگذاران این سوال را میپرسند که نقش هرکسی در تیم شما چیست و چه ارزشی را ایجاد میکند که بدون وجود او نمیشد؟ مسلما اینکه آن فرد رفیق شماست، دلیل کافی برای وجودش در یک کسب وکار نیست.
اگر به موارد فوق دقت کنید، همه آنها تاثیرات خود را در بلند مدت نشان میدهند و همین موضوع تیم سازی و پیدا کردن همتیمی را کاری بسیار حساس میکند. ممکن است زمانی متوجه شوید که اشتباه کردهاید که جبران آن بسیار هزینهبر یا حتی غیر ممکن باشد.
از کجا هم تیمی پیدا کنیم؟
شما تنها وقتی میتوانید از تمام ویژگیهای ذکر شده در یک نفر خبردار شوید که سالهاست او را میشناسید، کار کردن او را دیدهاید یا قبلا در کارهای مختلف همکاری داشتهاید. اخلاق و فرهنگ او را میشناسید و از نقاط قوت و ضعفش شناخت دارید و مهمتر از هرچیز میدانید در زندگی دنبال چیست. فهمیدن این موارد از طریق دیگر ممکن نیست. شرکتهای بزرگ در فرآیند استخدام خود متقاضیان را از انواع مصاحبهها و آزمایشها عبور میدهند و باز هم در بهترین حالت حدود ۵۰% دقت در شناخت متقاضی دارند. ما به عنوان یک فرد بدون دانش مصاحبه به هیچ عنوان در چند جلسه صحبت نمیتوانیم به شناخت کافی دست پیدا کنیم.
حالا سوال اینست که چه باید کرد؟ و بسیاری جوابهای نادرست برای آن وجود دارد. شما نمیتوانید در رویدادها و دورهمیهای استارتاپی تیم سازی کنید. این موضوع که فرد مقابل به فضای استارتاپی علاقه دارد به هیچ عنوان دلیل کافی برای همتیمی مناسبی بودن برای شما نیست. ما نیز در نوین تک با برگزاری ۹ رویداد جامع و چندین دورهمی استارتاپی به این نتیجه رسیدیم که این رویدادها به هیچ عنوان جای مناسبی برای پیدا کردن همتیمی نیستند. همچنین شما نمیتوانید از گروههای کاریابی همتیمی پیدا کنید؛ صرف آنکه یک فرد حاضر باشد به جای پول سهام دریافت کند او را شریک مناسبی برای شما نمیکند. ممکن است الان در ذهنتان افرادی را مثال بزنید که از طریق رویداد یا گروههای مختلف با هم همتیمی شدهاند؛ اما به چند موضوع دقت کنید که اولا گفته شد تاثیر آن در بلندمدت دیده میشود و ثانیا مسلما همیشه معجزه میتواند اتفاق بیافتد. واقعا شانس پیدا کردن همتیمی مناسب از این طریق در حد معجزه است و شما تمام کسانی که موفق نشدهاند را نمیبینید.
اما در جواب این سوال که همتیمی مناسب از کجا پیدا میشود میتوان گفت از تمام جاهایی که به شما امکان میدهد مدتها در کنار کسی بوده و او را بشناسید. به عنوان مثال با وجود اینکه دوران دانشجویی لزوما بهترین زمان برای شروع استارتاپ نیست، اما دانشگاه مسلما بهترین جا برای پیدا کردن همتیمی است. افرادی که مدتها با آنها وقت گذراندهاید و احتمالا با یکدیگر پروژههای مختلف انجام دادهاید.
جای دیگری که میتوان مثال زد محیط کاری شماست. همکاران خوب فعلی شما میتوانند همتیمیهای مناسب شما در آینده باشند؛ به شرط آنکه حاضر شوند مانند شما از کارشان استعفا دهند و به استارتاپ جدید بپیوندند. در هر صورت توصیه میشود به دوستان و آشنایان فعلی خود نگاه کنید و در بین آنها به دنبال شریک کسب وکار بگردید. اگر این موضوع برای شما کار نمیکند شاید لازم باشد کسب و کارتان را به تنهایی جلو ببرید تا جایی که یا امکان استخدام نیرو برای شما فراهم شود و یا معجزهای رخ دهد.